قصه باف: کتاب «دروازهی گریفین» داستانی از ادبیات انگلستان برای نوجوانان است که به کوشش شیما حسینی به فارسی برگردانده و در انتشارات شهر قلم منتشر شده است.
در پشت جلد این کتاب میخوانیم: «خانوادهی گریس چند نسل نگهبان بودهاند. نگهبان یک نقشهی مهم. گریس هنوز به سن قانونی نگهبانهای نقشهی گریفین نرسیده است، اما دلش میخواهد هرچه زودتر به مأموریتهای ویژه برود. حالا چراغ خطر یکی از دروازههای روی نقشه چشمک میزند، یعنی کسی به کمک احتیاج دارد. انگار اوضاع از چیزی که فکر میکرد، سختتر است. آیا گریس از عهدهی چنین مأموریت سختی برمیآید؟»
در بخشی از متن کتاب میخوانیم:
مامان دست گریس را گرفت. «گریس. معذرت میخواهم که تو را دستکم گرفتم. مشاهده و سرعت تصمیمگیریات ما را نجات داد. کارت عالی بود.»
بعد مامان واتسون را نگاه کرد و گفت: «تو هم عالی بودی!» گریس گفت: «من هم معذرت میخواهم که وقتی نبودید رفتم تو نقشه و همه را تو خطر انداختم.»
مامان رو به او لبخند زد. «خودت میدانی که مادرجان نقشه را اختراع کرد تا بتواند با استفاده از مهارتهاش به مردم کمک کند. همین شد یک سنت خانوادگی. حتماً میدانست که گریفینها در کنار همدیگر یک گروه میسازند. تو هم یک بخش مهم از این گروه هستی گریس.»
اطلاعات بیشتر:
کتاب «دروازه گریفین» نوشته وشتی هاردی با ترجمه شیما حسینی در ۷۲ صفحه و به بهای ۱۵۰ هزار تومان از سوی انتشارات شهر قلم منتشر شده است.
اولین دیدگاه را شما ثبت کنید